معنی فرهومند، پرهیزکار، باتقوا، پاکدامن، عفیف، بافضیلت, معنی فرهومند، پرهیزکار، باتقوا، پاکدامن، عفیف، بافضیلت, معنی tcimkjb، /cidxlاc، fhrmا، /اlbاkj، utdt، fاtqdgت, معنی اصطلاح فرهومند، پرهیزکار، باتقوا، پاکدامن، عفیف، بافضیلت, معادل فرهومند، پرهیزکار، باتقوا، پاکدامن، عفیف، بافضیلت, فرهومند، پرهیزکار، باتقوا، پاکدامن، عفیف، بافضیلت چی میشه؟, فرهومند، پرهیزکار، باتقوا، پاکدامن، عفیف، بافضیلت یعنی چی؟, فرهومند، پرهیزکار، باتقوا، پاکدامن، عفیف، بافضیلت synonym, فرهومند، پرهیزکار، باتقوا، پاکدامن، عفیف، بافضیلت definition,